طاها جون ماطاها جون ما، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
مـــامــــان نســترنمـــامــــان نســترن، تا این لحظه: 38 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
بـابـا شـــیـــرزادبـابـا شـــیـــرزاد، تا این لحظه: 40 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
پیمان عشق من وباباییپیمان عشق من وبابایی، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

***میوه بهشتی مامان وبابا***

مسافرت15خرداد وبندرترکمن

سلام گل پسر نازنینم مامانی دوباره اومدم تا در این سرزمین مجازی یه یادگاری دیگه رو به ثبت برسونم جونم برات بگه که قرار بود چهارشنبه 14 خرداد اخر شب راهی ساری بشیم 1شب حرکت کردیم تا این چند روز تعطیلی رو خوش بگذرونیم پنجشنبه ساعت 9صبح رسیدیم ساری حدودا 5ساعت تاخیر داشتیم آخه ترافیک خیلی سنگین بود خوشبختانه شما زیاد اذیت نکردید وبیشتر راه رو لالا کردید اما بابایی خیلی خسته شده بود وقتی رسیدیم همگی یه چند ساعتی خوابیدیم. بعدازظهر که از خواب بیدار شدیم من وشما به همراه بابایی رفتیم شیرگاه سد سنبل رود پسری کلی بازی کرد وخوش گذروند عشقم داره ماهیگیری میکنه   نفسم ترسیده اسبه بهش لگد بزنه (قربون اون ترس تو چشمات بر...
20 خرداد 1393

مسافرت 1خرداد وتولد عمه جون

سلام غنچه کوچولوی زیبای من ای پسرک با نمکم امروز حال واحوالت چطوره مامانی عشق مامان باز دوباره اومدم تا برات یک یادگاری دیگه بذارم جونم برات بگه که........... پنجشنبه 1خرداد ساعت 12شب ما به سمت ساری حرکت کردیم طبق معمول دسته گلها لالا کرده بودن البته نه کل مسیر رو هرزگاهی هم غر غر میکردن این فسقلیها وقتی رسیدیم بابایی رفت ماهیگیری. صبح جمعه هم خونه بودیم وقرار بود بعدازظهر به همراه مامان مریم بریم پارک تجن تا پسری بازی کنه واسه همین داداشی رو گذاشتیم پیش بابا ممی و به همراه مامانی وپسری راهی پارک شدیم بار اولی بود که به این پارک میرفتیم نفس مامان اول سوار ماشین رالی شد چون خیلی خوشش اومدبرای بار دوم هم سوار شد وحسابی کیف...
5 خرداد 1393
1